جمعي از نمايندگان آمريكا لايحه اي به كنگره ارائه كرده اند تا از قدرت دونالد ترامپ در چانه زني مذاكرات تجاري بكاهند و تلاش هاي او براي احياي روابط با شركت هواوي را محدود كنند.
به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از انگجت، به نظر ميرسد تمايل دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريكا براي رفع محدوديتهاي همكاري تجاري با هواوي با چالشهايي روبرو خواهد شد.
گروهي از نمايندگان دموكرات و جمهوريخواه لايحهاي به نام «قانون حفاظت از آينده ۵G آمريكا» به كنگره اين كشور ارائه كرده اند. اين لايحه در اصل سبب ميشود نام هواوي همچنان در فهرست سياه آمريكا باقي بماند. علاوه بر آن لايحه مذكور در صورت تصويب دستور اجرايي براي ممنوعيت فروش تجهيزات مخابراتي به مشترياني كه تهديدي براي امنيت ملي آمريكا به حساب مي آيند را ممنوع ميكند و اجازه نميدهد بدون اطلاع كنگره نام هواوي از فهرست Entity List وزارت بازرگاني حذف شود. طبق قوانين آمريكا شركتها و افرادي كه در اين فهرست قرار دارند براي دريافت مجوز خريد يا انتقال كالاهايي خاص بايد ملزوماتي را رعايت كنند.
سياستمداران اكنون حفاظت از شبكههاي اينترنت ۵G را بسيار حياتي ميدانند. سناتور تام كاتن هواوي را جاسوس حزب كمونيست چين ميداند و از سوي ديگر سناتور مارك وارنر نيز معتقد است نبايد از محدوديتهاي فهرستEntity List وزارت بازرگاني در جنگ تجاري استفاده شود.
البته اين نخستين باري نيست كه كنگره سعي دارد تلاشهاي ترامپ براي احياي روابط با شركتهاي چيني را كنترل كند. سناتورها اميدوار بودند معامله ترامپ با ZTEرا در سال ۲۰۱۸ ميلادي مسدود كنند.
معاون امنيت سازمان فناوري اطلاعات با بيان اينكه ۱۰ سامانه امنيتي در قالب طرح «دژفا» روي شبكه ملي اطلاعات فعال شده، اين سامانه ها را چتر امني در مقابله با تهديدات امنيتي فضاي سايبر دانست.
خبرگزاري مهر، گروه دانش و فناوري؛ معصومه بخشي پور: شبكه ملي اطلاعات به عنوان زيرساخت ارتباطي فضاي مجازي كشور يكي از مهمترين پروژههاي ملي در عرصه فضاي مجازي محسوب ميشود كه تحقق آن بنا بر رويكردهاي جهاني و ضرورتهاي ملي، مانند ارائه خدمات زيرساختي پيشرفته و مطابق با نيازهاي كشور، بهرهمندي از مزاياي اقتصادي، صيانت از فرهنگ ايراني - اسلامي و حفاظت از اطلاعات و ارتباطات كاربران در برابر تهديدات امنيتي و حريم خصوصي، الزام شده است.
در سند تبيين الزامات شبكه ملي اطلاعات ارائه چند دسته از خدمات از جمله خدمات مربوط به «امنيت فضاي سايبر» به وزارت ارتباطات تكليف شده تا اين خدمات را روي اين شبكه ارائه و در دسترس كاربران قرار دهد.
در اين رابطه وزارت ارتباطات به تازگي طرحهايي را تحت عنوان «سپر امنيتي دژفا» رونمايي كرده است كه در ذيل شبكه ملي اطلاعات، امنيت فضاي سايبر كشور را تضمين كند.
از اين رو براي آگاهي از جزئيات بيشتر اين طرحها با ابوالقاسم صادقي، معاون امنيت سازمان فناوري اطلاعات ايران به گفتگو نشستيم كه مشروح آن در ادامه ميآيد:
*اولين سوال اين است كه نگاه شما به عنوان دولت، به مقوله امنيت فضاي سايبر چيست و تاكنون چه اقداماتي براي آن انجام داده ايد؟
بايد بگويم آسيبي كه تا حدودي در كشور رخ داده و ما بايد آن را مديريت كنيم اين است كه روي مقوله امنيت در فضاي سايبر به عنوان يك صنعت، بيشتر يك نگرش اطلاعاتي و امنيتي حاكم است. به همين دليل به نظر ميرسد اين مشكل، ما را در اين صنعت دچار اختلال عملكرد و عقب ماندگي كرده است. اما ما نگاهمان در حوزه امنيت اين است كه در درجه اول امنيت، سرويسي است كه ما به عنوان دولت موظف به ارائه بخش عمدهاي از آن هستيم؛ البته تا حدي كه به دولت بر ميگردد. بخشي از امنيت نيز به خود مشتريان، شهروندان و كسب و كارها باز ميگردد و دولت در آن بخش صرفاً ميتواند اطلاع رساني و فرهنگسازي كند.
ما در سازمان فناوري اطلاعات دوست داريم از نگاه صرفاً ناظر، مميز و سياستگذار بودن، فاصله بگيريم و خدماتي به عنوان امنيت با نگرش غير اطلاعاتي و با نگاه صنعتي و فني به مردم، سازمانها، شركتها و فعالان بخش ارائه كنيم. اين نگاه كلان را ما در تمام حوزهها و خصوصاً در شبكه ملي اطلاعات دنبال ميكنيم.
*پس به مفهوم واضحتر، قصدتان ارائه خدمات بومي امنيتي است؟
ما قصدمان ارائه خدماتي است كه اساساً اگر آنها را حاكميت ارائه نكند، جاي ديگري توان ارائه آن را نخواهد داشت. متأسفانه اين موضوع تاكنون مغفول مانده است. در حوزه امنيت سايبري به غلط تصور ميكنيم كه خود حاكميت قرار نيست سرويسي ارائه كند بايد سياستگذاري و نظارت كند. اما امنيت در ساير حوزهها با رويكرد و نگاه ديگري دنبال ميشود.
*حال با توجه به اينكه سازمان فناوري اطلاعات ايران به تازگي پروژه «دژفا» را به عنوان سپر امنيتي شبكه ملي اطلاعات افتتاح كرده است، اين پروژه قرار است از لحاظ امنيتي چه كاربردي براي فضاي سايبري كشور و شبكه ملي اطلاعات داشته باشد؟
در طرح «دژفا» جنبههاي مختلف خدمات و نيازمنديهاي امنيتي كه بتوان به صورت منسجم در كنار هم قرار گيرد، در قالب سامانهها و سرويسهاي مختلف ديده شده است كه اين طرح به صورت كلي به افزايش ضريب ايمني شبكه ملي اطلاعات منتج ميشود. اما اينجا بحثي كه مطرح ميشود اين است كه برخي برداشتهاي خاص از تعاريف و الزامات شبكه ملي اطلاعات دارند. اما ما در وزارت ارتباطات سعي كرده ايم كه آنچه را كه در ابلاغيه و اسناد بالادستي است ملاك و مدنظر قرار دهيم. به اين ترتيب شبكه ملي اطلاعات براساس چند بندي كه به عنوان الزامات بالادستي توسط شوراي عالي فضاي مجازي تصويب و ابلاغ شده است و نيز سند تبيين الزامات كه آن الزامات را به صورت تفصيلي و بسط يافته ارائه كرده، ايجاد شده است.
از اين رو بعضي از زيرمجموعههايي كه در سند تبيين الزامات شبكه ملي اطلاعات وجود دارد مرتبط با حوزههاي مختلف امنيت است و آنچه كه مرتبط با امنيت است در قالب انواع نيازمنديها و سرويسها گفته شده است.
در طرح «دژفا» جنبههاي مختلف خدمات و نيازمنديهاي امنيتي كه بتوان به صورت منسجم در كنار هم قرار گيرد، در قالب سامانهها و سرويسهاي مختلف ديده شده است كه اين طرح به صورت كلي به افزايش ضريب ايمني شبكه ملي اطلاعات منتج ميشود *اين نيازمنديها چيست و چه سرويسهايي در قالب امنيت شبكه ملي اطلاعات ارائه شده است؟
طرحي كه ما به عنوان «دژفا» در قالب مجموعه سرويسها و خدمات در روز جهاني ارتباطات عرضه كرديم شامل مجموعهاي از خدمات و سرويسهايي است كه ما در حوزه امنيت متعهد و ملزم به ارائه آن در قالب شبكه ملي اطلاعات و براساس سند تبيين الزامات هستيم. اين مجموعه تا حدود خوبي جمع آوري شده و البته ادعا نميكنيم كه كامل است؛ اما واقعيت اين است كه در حوزه امنيت، هيچوقت نميتوان ادعا كرد كه يك محصول به انتهاي خود رسيده است چرا كه محصولات امنيتي هميشه زنده هستند و بايد توسعه و ارتقا پيدا كرده و امكاناتشان به روز شود. محصولات حوزه امنيت بايد بتوانند با تهديدات جديد خود را وفق بدهند و بنابراين كاملاً مانند يك موجود زنده حيات دارند. به همين دليل بايد شرط زنده ماندن را براي محصولي كه ميسازيم برآورده كنيم. در مورد سوال شما بايد بگويم كه همه خدماتي كه ما تحت عنوان «دژفا» جمع آوري كرده ايم، حائز اين ويژگيها از جمله پويايي، به روزبودن و زنده بودن هستند.
*اينها دقيقاً چه خدماتي هستند؟ و به بيان ديگر چه خدمات امنيتي در قالب طرح «دژفا» روي شبكه ملي اطلاعات ارائه ميشود كه هم حريم شخصي كاربران را تضمين كند و هم در برابر هك سازماني و دستگاههاي حياتي كشور مؤثر واقع شود. به طور كل استفاده از شبكه ملي اطلاعات تا چه حد امنيت سازمانها و كاربران را تضمين ميكند؟
در طرح «دژفا» ما الزاماتي را در قالب حدود ۱۰ سامانه برآورده كرده ايم كه قرار است به ۱۷ سرويس افزايش يابد. برخي از اين سامانهها به سمت كاربران است و برخي ديگر به امنيت سيستمهاي خودمان مربوط ميشود.
يكي از سامانههايي كه در «دژفا» دنبال ميكنيم «هاني نت ملي» يا «تله بدافزار ملي» است كه چندسالي است مركز ماهر آن را دنبال ميكند. اين سرويس هم اكنون طبق استانداردهايي كه در زمان سفارش و توليد خودش مطرح بوده، توليد و مستقر شده و نياز به به روزرساني هم از لحاظ معماري و هم از نظر پروتكلها و استانداردهاي فني دارد. هردوي اين موارد هم اكنون در قالب طرح «دژفا» در دستور كار قرار دارد و ما به سرعت آن را تقويت و به روز ميكنيم.
سامانه «تله بدافزار ملي» در سطح كشور در حدود ۳ هزار نود نصب شده و تماماً اين نودها مشغول رصد فضاي كشور هستند. اين سامانه بدافزارها و آلودگيهايي را كه وارد زيرساختهاي ما در نقاط مختلف ميشوند، مانتيور و دريافت ميكنند و ميتواند با يك ضريب خطاي خيلي پايين و قابل قبول، آلودگيها را در سطح زيرساخت كل كشور به ما نشان دهد.
سامانه دومي كه در طرح «دژفا» ديده شده است، سامانه «ويروس كاو» است كه به عنوان يك سرويس رايگان در اختيار همه سازمانهاي دولتي و خصوصي، كسب و كارها و كاربران قرار ميگيرد و سايت مركز «ماهر» به صورت برخط در حال سرويس دهي آن است.
روي اين سامانه ۳۰ ضدويروس مختلف مستقر شده و اين امكان را به كاربر ميدهد كه در صورت اتصال، هرگونه آلودگي و فايل مشكوكي را كه روي سيستم وجود داشته باشد، اسكن كند. اگرچه «سامانه ويروس كاو» سرويس جديدي در دنيا از لحاظ امنيتي نيست و كشورهاي ديگر نيز در حال ارائه سرويسهاي مشابه هستند اما در داخل كشور، اين سرويس از آن جهت كه توسط مركز ماهر و با هزينه وزارت ارتباطات ارائه شده، در درجه اهميت قرار دارد. براي اين آنتي ويروسها، سخت افزار و پهناي باند تخصيص داده شده و لايسنس آن خريداري شده تا براي تست امنيتي سيستم به صورت رايگان در اختيار عموم قرار داده شود.
سامانه ديگري كه ميتواند در كاهش تأثير حملات از كاراندازي توزيع شده مؤثر واقع شود، «سامانه تشخيص و اجتناب و كاهش تأثير حملات DDoS » است كه در يكي از مراكز آپاي دانشگاهي توسعه پيدا كرده و در سطح آزمايشگاهي تستهاي خود را پشت سر گذاشته و براي آنكه در سطوح جدي تر و براي ترافيكهاي سنگين تست شود، آماده است. اين سامانه ميتواند در مقابل حملات ديداس (DDoS ) به اپراتورهاي اينترنت (FCP ) و كسب و كارهاي ديجيتال كمك كند و نمونه بومي ديگري هم ندارد.
«سامانه تشخيص و كاهش اثر حملات ديداس» چند رقيب خارجي دارد اما در كنار اين رقباي خارجي، اين سرويس بومي ميتواند كاربرد مؤثري براي كاربران شبكه ملي اطلاعات ارائه كند.
سامانه ديگر در طرح «دژفا» كه متشكل از ۳ سرويس امنيتي پر كاربرد است و براي كاربر نهايي نيز مهم است، سامانه «چكاپ» است. اين سامانه ۳ نقطه از نقاطي كه كاربران بيشترين آسيب پذيري را دارند بررسي كرده و وضعيت كاربر را به صورت رايگان اعلام ميكند. اين سامانه نيز توسط مركز ماهر راه اندازي شده و گواهي SSL سايت (گواهي امنيتي سايت) را تست كرده و نتيجه آن را به كاربر اعلام ميكند.
اين سامانه همچنين ميتواند امنيت DNS هاي (نام دامنه سايت) كاربران را بررسي كرده و در صورتي كه DNS مشكوك به انتشار بدافزار بوده و يا توسط هكرها كنترل ميشود به كاربر اطلاع داده شده تا در دام نيفتد. از سوي ديگر تست سومي كه سامانه «چكاپ» انجام ميدهد تست امنيت مودم اينترنت هر كاربر است تا با استفاده از IP مودم، آسيب پذيري به كاربر گزارش داده شود.
سامانه ديگري كه به صورت كاملاً بومي توسعه پيدا كرده «سامانه سينا» است كه براي انجام تست نفوذ امنيتي بر بسترهاي مبتني بر ابر، كاربرد دارد و ميتواند براي تيمهاي تست نفوذ، به كار گرفته شود. اين سامانه كه كاهش هزينه و افزايش اعتبار براي دسترسي به ابزارها را براي شركتها و تيمهاي تست نفوذ در كشور فراهم ميكند در يكي از مراكز آپاي دانشگاهي كشور توليد شده است. از آنجايي كه يكي از مشكلاتي كه شركتها و تيمهاي تست نفوذ در كشور ما دارند، اين است كه به ابزارها دسترسي ندارند و يا اگر هم دسترسي دارند، چون ابزارها گران است نميتوانند ديتاي مناسب را به دليل مشكلات هزينهاي به دست بياورند. اما سامانه «سينا» به ما اين امكان را ميدهد كه يك بار اين مشكل را به صورت متمركز حل كنيم.
همچنين سامانه ديگري كه در روز جهاني ارتباطات امسال به آن اشاره شد و در طرح «دژفا» مورد توجه قرار گرفته، سامانهاي براي شناسايي نفوذ و يا عمليات خرابكارانه سايبري در شبكههاي كنترل صنعتي است كه براساس برند زيمنس طراحي و پياده سازي شده باشند. اين سامانه اتفاقات خرابكارانه و مبتني بر بدافزار را كه دستورات و اتفاقات نامعقول و نامتعارفي از PLC دريافت كند، مانيتور كرده و تشخيص ميدهد. همچنين در صورت نياز، هشدارهاي لازم را براي مسئولان آن مجموعه صنعتي، صادر ميكند.
*اين سامانه مانند يك فايروال عمل ميكند؟
اين سامانه داراي دو وضعيت كاري مختلف شامل وضعيت اكتيو و پسيو (فعال و غيرفعال) است. در اين محصول عملكرد فايروال به زماني گفته ميشود كه وضعيت كاري فعال است. البته اين محصول، قابليت فعاليت در وضعيت غيرفعال را هم دارد. ولي بنا به شرايط كارخانجات وقتي محصول در وضعيت فعال به كار گرفته شود ممكن است ريسكهايي را به صورت ناخواسته به آن صنعت تحميل كند. مثلاً ناگهان جلوي اعمال دستوري از PLC به خط توليد را بگيرد. اين براي كارخانجات و صنايع ريسك ايجاد ميكند. البته احتمال اين موضوع بسيار ناچيز است ولي معمولاً همين احتمال ناچيز هم براي مديران صنايع قابل تحمل نيست.
به همين دليل در اين سامانه از وضعيت پسيو استفاده ميشود كه صنايع و كارخانجات از هشدار اين محصول، بدون آنكه خودش اقدام مستقيمي داشته باشد، استفاده كنند. اين سامانه همه چيز را در سيستمهاي كنترل صنعتي مانيتور ميكند و اگر اتفاق مبتني بر بدافزار يا اقدام خرابكارانه در سيستم مشاهده كند، خودش مستقيماً اقدام به انجام كاري نكرده و بدافزار را حذف نميكند، بلكه به اپراتور خط توليد هشدار صادر ميكند.
در همين حال اين سامانه ديتاي مناسب را براي صنايع فراهم و نگهداري كرده و انواع گزارشها و تحليلها را با سرعت آني در اختيارشان ميگذارد. «سامانه شناسايي نفوذ در شبكههاي كنترل صنعتي» سامانه آني است كه با انواع امكانات هشداردهي شامل پيامك و آژير و … تعريف شده است.
اين البته نيمي از راه مقابله با اتفاق خرابكارانه است و نيم ديگر، مستلزم اين است كه سازمانها و مديران فناوري سازمانها هوشياري لازم را نسبت به موضوع داشته باشند و آن را به سرعت پيگيري كنند.
*يعني اين سامانه ميتواند عملياتي مانند استاكس نت را شناسايي كند؟
بله حتماً ميتواند. به اين دليل كه اساساً اين سيستم اجازه رفتار غير متعارفي را در لايه سيستم كنترل صنعتي خط توليد نميدهد و بنابراين جلوي تمام عملياتهاي مشابه را ميتواند بگيرد.
اساس اين سامانه به اين صورت است كه ميتواند رفتار غير نرمال را در سيستم شناسايي كند و جلوي آن را بگيرد. در اين شرايط ويروسي مانند استاكس نت كه با روشهاي غير نرمال وارد شبكههاي كنترل صنعتي ميشود و عملكرد غير نرمالي را بر شبكه تحميل ميكند قابل شناسايي خواهد بود.
*پس اين محصول فقط براي سيستمهاي كنترل صنعتي برند زيمنس كاربرد دارد؟
اساساً خصلت IDS و فايروال صنعتي اين است كه وابسته به برند است. از اين رو محصول «سامانه شناسايي نفوذ در شبكههاي كنترل صنعتي» براي برند زيمنس ساخته شده است اما بنا داريم در سال جاري براي ساير برندها نيز سرمايه گذاري كنيم. اين موضوع نيازمند همكاري ساير دستگاههاي مرتبط مانند وزارت نفت و نيرو در تجهيز آزمايشگاههاي مربوطه است. چرا كه منابع پژوهشي اين طرح از محل منابع وزارت ارتباطات فراهم شده است اما منابع تجيهز آزمايشگاه در اختيارمان نيست و درخواست كرده ايم كه وزارت نيرو يا وزارت نفت، بتوانند منابع و تجهيزات مورد نياز را حتي به صورت اماني براي ايجاد آزمايشگاه در مراكز دانشگاهي در اختيار ما قرار دهند. در صورت تحقق اين امر، ظرف مدت يك سال آينده ميتوانيم اين محصول را براي برندهاي پركاربرد ديگر هم توليد كنيم و در صورتي كه اين اتفاق بيافتد تا حدود مطلوبي خيالمان راحت خواهد بود كه حملات سايبري با روشهايي كه تاكنون شناخته شده است در زيرساختهاي صنعتي كشور اتفاق نميافتد.
*هم اكنون بيشترين بخش سيستمهاي كنترل صنعتي در كشور روي برند زيمنس فعال است؟
خير؛ در صنايع مختلف اين موضوع متفاوت است. اما در حال حاضر ما اين سامانه را با استفاده از منابع وزارت ارتباطات براي برند «زيمنس» فعال كرديم. اما با توجه به اينكه ما دانش فني اين سامانه را به دست آوردهايم، در صورتي كه تجهيزات در اختيار ما قرار گيرد، ميتوانيم تا يكسال آينده مشابه اين حركت را در برندهاي ديگر پيش ببريم و دانش فني آن را داريم.
*آيا پروژههاي «دژفا» به همين جا ختم ميشود؟
ما محصول ديگري نيز داريم كه به سامانه «چتر امن» معروف است. هدف اين سامانه، ارائه يك DNS امن به كاربران است. چرا كه هم اكنون DNS هايي كه وجود دارد ميتواند به راحتي كاربران را در تله شبكههاي «بات نت» قرار دهد كه هكرها در دنيا مدام آنها را ترويج ميكنند. اما اين سامانه، بات نتها را رصد كرده و جلوي افتادن كاربران را در دام بات نت ميگيرد. چون در برخي حملات سايبري كاربر از طريق DNS آلوده ميشود و اگر ما DNS امن به كاربر بدهيم، اين باعث ميشود كاربر به سمت شبكههايي كه روي آن، اين بات نتها فعال هستند هدايت نشود و آنها را حذف كرده و خروجي DNS كاربر را فيلتر كند.
*با توجه به كاربردهايي كه اين سامانهها دارند و اطلاع از آسيب پذيري و آلودگيهاي فضاي سايبري را ممكن ميكنند، طي ماههاي اخير آيا مواردي بوده كه بخواهيد به دستگاههاي مختلف هشدار امنيتي بدهيد؟
ما برآورد كرديم كه طي ۴ ماه اخير، حدود ۱۰۰ مكاتبه با دستگاههاي مختلف اعم از سازمانها و شركتهاي دولتي و خصوصي انجام دادهايم كه اين مكاتبات براي اطلاع رساني از آسيب پذيريهايي بوده كه توسط اين سامانهها در دستگاههاي مختلف مشاهده كرده ايم.
در اين زمينه طبق دستور وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات در حال تدوين دستورالعمل مشخصي براي اطلاع رساني دستگاهها هستيم تا هشدارهاي امنيتي در سطوح مختلفي در كشور طبقه بندي شده و آسيب پذيري، ميزان آلودگي و موارد حساس از سطح كاربران تا عاليترين سطوح رؤساي قوا، اطلاع رساني شود.
اين سامانه به عنوان «سامانه آنلاين هشدار و شناسايي آسيب پذيريها» يكي ديگر از سامانههاي «دژفا» است كه آلودگي فضاي مجازي كشور را شناسايي كرده و هشدارها را در حالت طبقه بندي شده با پروتكلهاي مشخصي، اطلاع رساني ميكند.
*با اين وجود كاربران خانگي هم ميتوانند اين هشدارها را دريافت كنند؟
يكي از خلاهايي كه ما با آن مواجه هستيم و قصد داريم آن را رفع كنيم، تقويت مكانيزم اطلاع رساني امنيت سايبري، فراتر از وبسايت ماهر است. ما قصد داريم از ۳ مسير ديگر اطلاع رساني براي هشدارهاي عمومي در اين زمينه استفاده كنيم. مسير اول مربوط به شبكههاي اجتماعي خواهد بود كه قصد داريم در حداقل دو شبكه اجتماعي داراي مخاطب، كانال فعالي براي اطلاع رساني عمومي و هشدارها داشته باشيم.
در كنار اين، سامانه ديگري را نيز تشكيل دادهايم كه هم اكنون در حال تدوين و طراحي پروتكلهاي آن هستيم تا ابزاري براي دريافت هشدارها و اطلاع رساني امنيتي به سازمانهاي دولتي باشد.
*با وجود تمام اقداماتي كه در زمينه امنيت فضاي سايبري كشور و زيرساختهاي آن انجام شد و برنامههايي كه در دست انجام داريد، شبكه ملي اطلاعات تا چه حد توان مقابله با حملات سايبري را دارد و ما چقدر ميتوانيم به اين شبكه مطمئن باشيم؟
ميزان تاب آوري شبكه ملي اطلاعات از لحاظ از كاراندازي و اختلالات گسترده، بارها با سناريوهاي مختلف تست شده و تا حدود خوبي اطمينان خاطر نسبت به اين موضوع داريم. اما اينكه توان ما در مقابل حملات گستردهاي كه احياناً براساس فناوريهاي پيچيده يا ناشناخته بخواهد صورت گيرد، چگونه خواهد بود بحث متفاوتي است. چرا كه حملات سايبري در ۲ دسته حملات متعارف و نامتعارف تقسيم ميشود. براي مثال حمله «استاكس نت» يك حمله نامتعارف بود كه عليه زيرساختهاي صنعتي انجام شد و نمونههاي ديگري از اين دست كه ميتوانند به زيرساختهاي گسترده فناوري اطلاعات و سايبري كشور آسيب وارد كنند.
اما اگر حملات سايبري بخواهد با فناوريهاي متعارف انجام شود طرح «دژفا» ما را به سمتي ميبرد كه در مقابل آنها، ميزان تاب آوري مان افزايش يابد. چرا كه در گذشته دفاع امنيتي ما در فضاي سايبر به صورت جسته گريخته انجام ميشد اما طرح «دژفا» ما را به سمت انسجام و يكپارچگي برده و ما دفاع را بي درنگ انجام ميدهيم.
اين به معني اين است كه حملات متعارف، ديگر به سادگي بر ما تأثير نخواهد كرد. در اين راستا گامهاي خوبي برداشته شده است. شايد نتوان گفت كه به طور دقيق چند درصد توان دفاع بهتري داريم اما به جرأت ميتوان گفت كه وضعيتمان نسبت به مدت مشابه سال گذشته بهبود خوبي پيدا كرده است. اما تا نقطه ايده ال فاصله زياد است و بايد اقدامات قابل توجهي انجام شود.
ما در بخش حملات متعارف، خيلي مساله خاصي نداريم و حملات نامتعارف نيز مساله مخصوص كشور ما نيست و همه دنيا درگير آن هستند. در مورد حملات نامتعارف مساله فرق ميكند. چرا كه اين حملات خاص و ويژه توسط لايههاي زيرين امنيتي به صورت كاملاً سري و پوشيده انجام ميشود و از زماني كه شبكه اشلون (شبكه جاسوسي امريكا) در سال ۱۹۶۰ توسط امريكا پايه گذاري شد، وجود داشته است. هم اكنون نيز اين تهديدات ناشناخته وجود دارد و مقابله با آنها براي كل دنيا آسان نيست.
براي مثال اخيراً يك شركت روسي كشف كرد كه جدا از سيستم عاملي كه روي رايانهها داريم مانند ويندوز، يك سيستم عامل ديگر روي CPU هاي شركت اينتل فعال است و اطلاعات كاربر را به سرقت ميبرد. اين واقعاً يك حمله نامتعارف و عجيب است و كشف و مقابله با اين قبيل حملات راهكارهاي متفاوتي را نياز دارد.
با وجود تمام اين مدل تهديدها، ما در حال تدوين سناريوهايي هستيم كه بتواند امنيت شبكه ملي اطلاعات را بر اساس سند تبيين الزامات تا حد امكان افزايش دهد كه البته اين موضوع علاوه بر پيچيدگيهاي فني و اجرايي، مستلزم زمان و هزينه است و به سادگي امكان پذير نيست.
دستمزد ناكافي زندانيان، معضليست كه كار را براي آنها و خانوادههايشان دشوار ميكند؛ گرچه از اشتغال زنداني به عنوان راهكاري براي پر كردن مثبت اوقات فراغت و يكي از متدهاي بازپروري و اصلاح ياد ميشود، اما نميتوان ناديده گرفت كه برخي از اينها در كارگاهها روزي ۸ تا ۱۰ ساعت كار ميكنند اما نميتوانند خرج خودشان را دربياورند يا به خانوادههايشان كمك چنداني بكنند.
به گزارش كارگر آنلاين ، روزها را به عنوان نگهبان در يك دامداري ميگذراند اما شبها را پشت ميلههاي زندان به سر ميبرد؛ او از طرح اشتغال زندانيان استفاده كرده و كاري آن سوي ميلههاي زندان پيدا كرده؛ اما دستمزدش به هيچ وجه كافي نيست؛ خودش ميگويد: فقط به خاطر روزي يك بسته سيگار بهمن كوتاه كار ميكنم!
دستمزدِ علي، زنداني جرائم مالي، تقريباً نصف حداقل دستمزد است؛ هيچ گونه بيمه و خدمات حمايتي شامل حال او نميشود؛ از آنجا كه او «بيمه» ندارد، خانواده ۵ نفره تحت تكفل او نيز بيمه نيستند و از خدمات درماني مناسب محرومند. او بيش از آن كه نگران خودش باشد نگران خانوادهاش است؛ خانوادهاي كه مجبور شده از خير تحصيلات دانشگاهي فرزند بگذرد و براي نانآور زندانيِ خانواده، يك «جايگزين» پيدا كند؛ علي، نگهبان دامپروري ميگويد: «كار» ميكنم اما نميتوانم كمكحال خانوادهام باشم.
اين روزها «تامين معيشت» براي همه خانوادهها سخت و جانكاه است؛ اما براي خانوادههايي كه سرپرست آنها دوران محكوميت زندان را سپري ميكند، اين سختي چند برابر است؛ به گفتهي احمد راهرو خواجه (مديركل دفتر برنامهريزي اشتغال و حرفه آموزي سازمان زندانهاي كشور) بيش از نيمي از زندانيان افرادي هستند كه سرپرست خانوارند و اشتغال در زندان ميتواند عاملي براي تامين نيازهاي مالي خانوادههاي آنها باشد.
آمار زندانيانِ شاغل
اشتغال در زندان، در ماده ۱۳۰ آييننامه اجرايي سازمان زندانها مصوب آذر ماه ۸۴ به صراحت بيان شده است. اشتغال زندانيان بسته به نوع فعاليت و محيط كاري، هم در كارگاههاي داخل زندان و هم در كارگاههاي خارج از زندان پيشبيني شده است.
آمار زندانياني كه در دوران سپري كردن محكوميت خود «كار» مي كنند، كم نيست. راهرو خواجه در رابطه با اين آمار ميگويد: اگر بخواهيم به صورت دقيق به فعاليت زندانيان سطح كشور علاوه بر زندانيان مشغول در اردوگاهها در بحث اشتغال اشاره داشته باشيم، بايد بدانيم تعداد ۲۴۵۳۳ نفر از محكومان در موسسههاي درون و خارج از زندان مشغول به كار هستند كه از اين تعداد ۱۴۱۱۶ نفر از آنها در داخل زندانهاي سطح كشور و تعداد ۱۱۰۵۲ نفر نيز در خارج از زندان مشغول فعاليت هستند.
اگر آمار ارائه شده براي اشتغال زندانيان -۲۴۵۳۳ نفر- را مبنا قرار دهيم، با اين فرض كه اندازه استانداردِ هر خانوار متوسط، ۳.۳ نفر است، نتيجه ميگيريم كه حدود ۸۰۹۵۸ نفر در سراسر كشور به كارِ زندانيان وابسته هستند. حتي اگر نصف اين تعداد يعني ۴۰ هزار نفر نيز به اشتغال فرد زنداني و درآمد آن وابسته باشند، نقش مولفههايي مانند دستمزد و حمايتهاي اجتماعي پررنگ ميشود.
نوع اشتغال زندانيان
مديركل دفتر برنامهريزي اشتغال و حرفه آموزي سازمان زندانهاي كشور در رابطه با نوع اشتغال زندانيان نيز توضيحاتي ميدهد: اشتغال زندانيان در بخشهاي توليدي، خدماتي، كشاورزي، صنايع دستي (خوداشتغالي) و اعزام به كار به مراكز عمومي و خصوصي خارج از زندان است كه طبق قوانين بالادستي (قانون تبديل شوراي سرپرستي و مواد ۱۲۲، ۱۲۴،۱۲۶ و ۱۲۷ آيين نامه) زندانيان در طول مدت حبس بايد در صورت داشتن شرايط به اشتغال مشغول شوند كه از اين حيث هر بخش به ۳ نوع مختلف تقسيم ميشود:
- بنياد تعاون با قراردادهاي كاري در بخشهاي خصوص يا دولتي براي مددجويان در كارگاههاي داخل زندان ايجاد كار و اشتغال ميكند.
- اشتغال نشسته كه با تامين مواد مصرفي اوليه توسط خود زنداني و يا زندان در داخل زندان ايجاد ميشود.
- اشتغال راي باز براي زندانياني كه با حكم قضايي در خارج از زندان مشغول به كار هستند.
دستمزد زندانيان
حال عليرغم وابستگي چند ده هزار نفر از جمعيت كشور به اشتغال زندانيان، محكومان در دوران گذراندن محكوميت خود «نميتوانند» كمكحال خانوادههاي خود باشند؛ زندانيها از شمول قانون كار خارج هستند؛ لذا الزامات حداقل دستمزد شامل حال آنها نميشود؛ معمولاًٌ كار در كارگاههاي داخل زندان به شيوه «كارمزدي» است و زنداني بدون توجه به نوع كار – خياطي، نجاري و ...- براساس كميت توليد خود حقوق ميگيرد؛ حقوقي كه معمولاً بسيار ناكافيست. اشتغال در خارج زندان نيز، خارج از ضوابط معمول صورت ميگيرد؛ زنداني در خارج از زندان يا به صورت «توافقي» و يا باز هم به شيوه «كارمزدي» دستمزد ميگيرد.
در هرحال، دستمزد ناكافي زندانيان، معضليست كه كار را براي آنها و خانوادههايشان دشوار ميكند؛ گرچه از اشتغال زنداني به عنوان راهكاري براي پر كردن مثبت اوقات فراغت و يكي از متدهاي بازپروري و اصلاح ياد ميشود، اما نميتوان ناديده گرفت كه برخي از اينها در كارگاهها روزي ۸ تا ۱۰ ساعت كار ميكنند اما نميتوانند خرج خودشان را دربياورند يا به خانوادههايشان كمك چنداني بكنند.
با توجه به مواد ۱۲۹ و ۱۳۰ آييننامه سازمان زندانها، درآمد كارمزدي زنداني به اين شيوه تقسيم و پرداخت ميشود: پنجاه درصد از در آمد ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺑﺎﻧﻜﻲ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻣﻮﻗﺖ ﻋﺎﺋﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﻜﻔﻞ ﻣﺤﻜﻮم وارﻳﺰ ﻣﻲشود، ﺑﻴﺴﺖ و ﭘﻨﺞ درﺻﺪ از درآمد ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﺤﻜﻮم وارﻳﺰ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ در ﻣﻮﻗﻊ آزادي ﺑﻪ او ﭘﺮداﺧﺖ شود، بيست درصد از درآمد ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺧﻮد ﻣﺤﻜﻮم ﺑﺮاي ﻣﺨﺎرج ﺿﺮوري ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲﺷﻮد و در نهايت، پنج درصد از درآمد ﺑﺮاي ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرت و ﺣﻮادث ﻧﺎﺷﻲ از ﻛﺎر ﺑﺮ اﺳﺎس ﻗﺮارداد ﻣﻴﺎن ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺤﻜﻮﻣﺎن ﺷﺎﻏﻞ اﺧﺘﺼﺎص داده ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
در نتيجه، با اين روال قانوني، ۵۰ درصدِ دستمزد كارمزدي يك زنداني، نميتواند هيچ گرهي از مشكلات خانواده چشمانتظار او بگشايد.
نگاه غالب به «نيروي كار ارزان»
علي خدايي (عضو كارگري شوراي عالي كار و نايب رئيس كانون عالي شوراهاي اسلامي كار) كه مطالعات ميداني بسياري در مورد اشتغال زندانيان انجام داده، در رابطه با اين موضوع ميگويد: در عرصه روابط كار به موضوع اشتغال زندانيان بسيار كم پرداخته شده؛ در واقع اينها «فراموششدگانند».
او نگاهي كه به اشتغال زندانيان وجود دارد را قابل مقايسه با نگاه غالب در برخي انجمنهاي خيريه ميداند كه از كار گروههاي آسيبپذير اجتماعي مثل معلولان يا زنان بهبوديافته «سوءاستفاده» ميكنند و با اين ادعا كه قصد ما «خِير» است، دستمزدي بسيار كمتر از آنچه فرد شاغل سزاوار آن است، ميپردازند.
به گفتهي او، ارزش افزوده اين آدمها كه به نوعي نيروي كار بسيار ارزان هستند، براي كارفرما بسيار زياد است؛ اين درحاليست كه خود اين آدمها و خانوادههايشان عليرغم كار فراوان، از همه حداقلهاي زندگي محرومند.
خدايي به موضوع مهمي در رابطه با دستمزد كارمزدي زندانيان اشاره ميكند: من طبق بررسيهاي ميداني كه انجام دادم متوجه شدم متوسط درآمد زندانيان در سال گذشته، ۴۰۰ هزار تومان بوده است؛ البته برخي از آنها كه هم به اصطلاح زرنگترند و هم زمان بيشتري صرف كار ميكنند، تا ماهي ۶۰۰، ۷۰۰ هزار تومان هم درآمد داشتند! اينها مجبورند با اين درآمد كم بسازند چراكه نه حق انتخاب دارند و نه حق اعتراض!
به گفتهي او، خروج از شمول قانون كار، تبعات ديگري نيز دارد از جمله عدم رعايت دقيق اصول ايمني در بسياري از كارگاههايي كه زندانيان در آنها شاغلند.
خدايي ميگويد: بد نيست نهادهاي حمايتي براي حمايت از حقوق شغلي و اجتماعي زندانيان شكل بگيرد تا اين اندازه، فراموششده نباشند.
او «محروميت از بيمه و خدمات رفاهي» را ذيل «محروميت از حقوق اجتماعي زندانيان» ميداند؛ اما سوال اينجاست كه اين محروميت تا كجا بايد امتداد داشته باشد؟ آيا محروميت از حقوق اجتماعي زندانيان، بايد محروميت از دستمزد مكفي را نيز به دنبال داشته باشد؟
محروميت تا كجا؟!
عليرضا مقدم (كارشناس حقوقي و وكيل دادگستري) در ارتباط با اين محروميت ميگويد: زنداني مشمول قوانين خاص خود است و اين قوانين قابل احترام است؛ براي زنداني محروميت از برخي مسائل ايرادي ندارد و جنبه «تنبيهي» دارد؛ منتها اگر زنداني در چارچوب همان قوانين موجود، كار كند، بحث عليحدهاي است؛ بديهيست كه زنداني نياز به مسكن و خورد و خوراك ندارد اينها را زندان تامين ميكند؛ اما بايد مسائل جانبي ديگر را نيز در نظر گرفت.
مقدم معتقد است سياستها بايد تغيير كند و براي برخي زندانيها كه سرپرست خانوار هستند و صلاحيت آنها براي مديريت زندانها ثابت شده است و در حال ارائه خدماتي مشابه كارگاههاي بيرون هستند، بايد قوانين، مخصوصاً قوانين مزدي تغيير كند.
اين وكيل دادگستري ادامه مي دهد: براي زندانيهاي سرپرست خانوار، بايستي چارچوبها و استانداردهاي بينالمللي كار رعايت شود. ما در اين حيطه، ضعف قانونگذاري داريم كه شفاف و دقيق، سازوكارها مشخص نشده؛ در واقع مكانيسمهاي كار در زندان بايد هدفمند و برنامهريزيشده، تغيير كند و حقوق زنداني شاغل رعايت شود. منتها اينكه زندانيان خارج از شمول قانون كار هستند، خيلي غيرمعمول و خارج از رويه نيست.
ادبياتي كه اخيراً در عرصه روابط كار بر مبناي پارادايم «توانمندسازي» و «آشتي با اجتماع» شكل گرفته، مثل يك سكهي دو رو ميماند؛ از يكسو زنداني و ديگر گروه هاي آسيبپذيرِ اجتماع را با محيط پيراموني آشتي ميدهد و حس مفيد بودن را در فرد تقويت ميكند اما از سوي ديگر، اين ادبيات، محمليست براي فراهمسازي «نيروي كار ارزان»؛ نيروي كاري كه چون «حق انتخاب» و فرصتِ خروج از دايره تنگِ معذوريتهاي خود را ندارد، مجبور است با بسيار كمتر از حداقل دستمزد بسازد و دم برنياورد؛ از اين ادبيات غالب، خيليها سود مي برند؛ از انجمنهاي خيريه كه در ميان زندانيان فعلي و سابق، دنبال نيروي كار ميگردند گرفته تا آن دامپروري حاشيه شهر كه علي را با بسيار كمتر از حداقل دستمزد به كار ميگيرد؛ كاري دشوار و طولاني فقط براي يك پاكت سيگار بهمن....
براي كنترل تقاضا، پيشنهاد شده است كه اعطاي تسهيلات در سال اول مشروط به قراردادهاي اجارهاي باشد كه يك سال از زمان آنها گذشته و منوط به ارايه كد رهگيري باشد، اما در سنوات بعد ميتوان دامنه استفاده از اين تسهيلات را گسترش داد.
به گزارش كارگر آنلاين ، پس از افزايش جهشي قيمت مسكن، متناسب با آن اجاره بها نيز در شهرهاي بزرگ به ويژه تهران با شيب تندي افزايش يافت. هر چند كه وزارت راه و شهرسازي راهكارهايي از جمله تشويقهايي براي صاحبخانههاي منصف از جمله معافيتهاي مالياتي پيشنهاد داد اما هيچ يك از آنها به اجرا نرسيد. اخيرا وزارت اقتصاد پيشنهاد ارايه تسهيلات به مستاجران واجد شرايط را مطرح كرده است كه يك منبع آگاه جزييات آن را در اختيار ايلنا قرار داده است.
يك منبع آگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادي ايلنا درباره جزييات و سقف تسهيلاتي كه قرار است به مستاجران ارايه شود، گفت: در سال اول، سقف تسهيلات اعطايي براي وديعه مسكن ۱۰۰ ميليون تومان در نظر گرفته شده كه براي سالهاي آتي امكان افزايش آن پيشبيني شده است، به طوري كه تسهيلات اعطايي از طريق حساب وديعه و اجاره حداكثر ۷۵ درصد مبلغ وديعه در هر قرارداد را شامل شود.
وي همچنين درباره نرخ سود اين تسهيلات اظهار داشت: در حال حاضر در بازار اجاره مسكن، نرخ تبديل وديعه به اجاره، ۳۶ درصد است (به ازاء هر ۱۰۰ ميليون تومان وديعه، ۳ ميليون تومان اجاره در ماه)؛ اما براي اين نوع تسهيلات، نرخ ۲۴ درصد در نظر گرفته شده است كه به مفهوم آن خواهد بود كه به ازاي ۱۰۰ ميليون وديعه به جاي ۳ ميليون تومان، مبلغ ۲ ميليون تومان بايد پرداخت شود.
اين منبع آگاه در پاسخ به اظهاراتي مبني بر اينكه ارايه تسهيلات به مستاجران باعث مقروضتر شدن آنها ميشود، گفت: در حال حاضر نرخ تبديل رهن به اجاره در مقايسه با نرخ سود بانكي، به صورت عرفي در كشور بالا بوده و اين موضوع هم ميتواند بر مستاجرين فشار زيادي را تحميل كند.
وي افزود: ايجاد حساب رهن و اجاره بستري براي تعويض رهن و اجاره براي مستاجران فراهم ميكند. به طوريكه مستاجراني كه خواهان پرداخت اجاره بهاي كمتر و وديعه مسكن بيشتر هستند، نياز به سپردهگذاري و صرف مدت زمان بيشتر براي دريافت تسهيلات ندارند و ميتوانند وديعه مسكن مورد نياز را دريافت كنند.
وي ادامه داد: همچنين به منظور توانمندسازي مستاجران، بازپرداخت تسهيلات وديعه در قالب مضاربه به صورت يكساله قابل تمديد خواهد بود كه در طول قرارداد، سود تسهيلات در ۱۱ قسط به صورت ماهانه بازپرداخت شده و اصل تسهيلات همراه با سود قسط شماره ۱۲ به بانك عودت داده ميشود. همچنين، نرخ سود تسهيلات بانكي كمتر از نرخ تعويض رهن و اجاره در بازار پيشبيني شده است. بدين وسيله با تنوع بخشي به ابزارهاي تامين مالي در حوزه مسكن، مستاجرين با پرداخت مبلغ اقساط كمتر در مجموع منتفع خواهند شد.
اين منبع آگاه درباره محل تامين اين تسهيلات اظهارداشت: منابع لازم از طريق سپردهگيري از حساب وديعه و اجاره بانك مسكن تجهيز ميشود. به طوري كه از طريق اين حساب كه توسط بانك مسكن قابل ايجاد و اجرا است، ميتوان با جذب منابع سپردهاي، در قبال تبديل اجاره به رهن، به اشخاص تسهيلات اعطا كرد و با توجه به كمتر بودن نرخ سود اين تسهيلات در مقايسه با نرخ تبديل رهن به اجاره، موجبات كنترل روند افزايشي اجارهبها را فراهم ساخت.
وي گفت: مكانيزم معاملات اين اوراق به علت جلوگيري از نوسانات بازده سپردهگذاران مبتني بر حراج نخواهد بود، از اين رو بانك عامل به عنوان كارگزار فروش اوراق حق تقدم استفاده از تسهيلات وديعه مسكن، به نيابت از سپردهگذار و تسهيلات گيرنده معامله كرده و وجوه مربوطه متعلق به فروشنده و خريدار را تسويه مينمايد.
اين منبع آگاه در پاسخ به اين سوال كه اين تسهيلات شامل حامل چه افرادي ميشود، اظهار داشت: براي كنترل تقاضا، پيشنهاد شده است كه اعطاي تسهيلات در سال اول مشروط به قراردادهاي اجارهاي باشد كه يك سال از زمان آنها گذشته و منوط به ارايه كد رهگيري باشد، اما در سنوات بعد ميتوان دامنه استفاده از اين تسهيلات را گسترش داد.
پرفروشترين هندستهاي سري اندرويد وان در جهان اكنون در شرف ورود به سومين نسل خود هستند و پيش از معرفي رسمي نسخه استاندارد شيائومي Mi A3، تصاوير مطبوعاتي و فهرست مشخصات نسبتا دقيق اين هندست بهصورت آنلاين منتشر شده است.
طراحي مجدد پنل جلويي و اضافه شدن يك دوربين به پشت دستگاه
گوشي جديد شيائومي نمايانگر پيشرفتي نسبتا بزرگ در طراحي هندستهاي اين شركت است. اين اسمارتفون، نمايشگر 6 اينچي 18:9 بهكارگيري شده در مدل سال گذشته Mi A2 را كنار گذاشته و از يك پنل ناچدار با اندازهاي مشابه بهره گرفته است. رزولوشن اين نمايشگر، جهش محسوسي را تجربه نخواهد كرد و بر اساس گزارشات قرار است شيائومي از پنلي با رزولوشن فول اچدي پلاس (2240x1080p) استفاده كند. اما اكنون ظاهرا پنل LCD پيشين با يك نمونه آمولد جايگزين شده است.
نمايشگر ناچدار موردنظر شيائومي براي اسمارتفون ميانرده آينده كمپاني مجهز به ناچ قطرهاي شكلي است كه پيشتر در پرچمدار Mi 9 نيز مورد استفاده قرار گرفت. اين ناچ در مقايسه با نمونه موجود در هندست ميانرده Mi A2 لايت سال گذشته به ميزان قابلتوجهي كوچكتر است؛ اما كماكان براي ميزباني از يك دوربين در قسمت جلويي دستگاه كفايت خواهد كرد. بر اساس فهرست مشخصات گوشي، اين دوربين داراي رزولوشن 32 مگاپيكسلي خواهد بود.
هندست نسل آينده Mi A3 دقيقا همانند سري Mi A2 از ماژول دوربين پشتي با چيدمان عمودي بهره خواهد برد. اگرچه اينبار فلاش LED به قسمت تحتاني پيكرهبندي دوربين منتقل شده و دوربين سوم گوشي نيز در موقعيت سابق فلاش قرار گرفته است. دوربين اصلي گوشي احتمالا مجهز به يك حسگر 48 مگاپيكسلي است؛ در حاليكه دوربينهاي دوم و سوم بهترتيب داراي رزولوشنهاي 8 و 2 مگاپيكسلي هستند. متاسفانه كارآيي دقيق اين 2 دوربين هنوز اعلام نشده است.
بهعنوان برخي توضيحات نهايي پيرامون پنل پشتي گوشي بايستي خاطرنشان كرد كه شيائومي ظاهرا ساختار آلومينيومي بهكارگيري شده طي ساليان گذشته را با يك الگوي شيشهاي ممتاز جايگزين نموده است. همچنين نماد برند Mi كمپاني نيز با نام “Xiaomi” جايگزين شده و اين لوگو با چيدمان عمودي به گوشه تحتاني سمت چپ پنل پشتي دستگاه منتقل شده است. بهطور مشابه، اكنون لوگوي اندرويد وان نيز با چيدمان عمودي در سمت مقابل قرار گرفته است.
همانطور كه با توجه به تصاوير مطبوعاتي لو رفته احتمالا متوجه شدهايد؛ شيائومي Mi A3 فاقد اسكنر اثرانگشت در پشت دستگاه است؛ چرا كه اين حسگر با يك اسكنر اثرانگشت اپتيكي يكپارچه با نمايشگر جايگزين شده است.
مشخصات و زمان عرضه شيائومي Mi A3
شيائومي Mi A3 در كنار اصلاحات خارجي نسبتا اساسي در برخي جوانب داخلي نيز پيشرفتهاي چشمگيري را تجربه كرده است. مشخصا اعلام شده كه اين هندست، تراشه اسنپدراگون 660 بهكارگيري شده در مدل سال گذشته را كنار گذاشته و از نمونه قدرتمندتر اسنپدراگون 665 بهره خواهد برد؛ تراشهاي كه شركت كوالكام طي ماه آوريل گذشته از آن رونمايي كرد. تراشه مذكور بايستي بههمراه 4 گيگابايت رم و 64 يا 128 گيگابايت حافظهداخلي غيرقابلارتقاء بهكار گرفته شود.
شيائومي Mi A3 بهعنوان يكي از اعضاي برنامه اندرويد وان گوگل بايستي با نسخه خام سيستمعامل اندرويد 9 پاي روانه بازار شود. اما اين هندست احتمالا تا پايان سال جاري، بهروزرساني اندرويد 10 Q را دريافت خواهد كرد. همچنين بر اساس اظهارات مطرح شده، اين اسمارتفون از يك باتري 4000 ميليآمپرساعتي با قابليت پشتيباني از فناوري شارژ سريع از طريق درگاه USB-C و جك 3.5 ميليمتري هدفون بهرهمند خواهد شد.
شيائومي پيشتر انتشار تيزرهاي تبليغاتي Mi A3 در رسانههاي اجتماعي را آغاز نموده و اعلام كرده است كه اسمارتفون جديد بهزودي عرضه خواهد شد. در ديرترين سناريوي ممكن، اين دستگاه بايستي با آغاز ماه آگوست در اكثر بازارهاي اروپايي قابل خريداري باشد. همچنين اسمارتفون مذكور در مدلهاي رنگي مشكي، آبي و سفيد فروخته خواهد شد. بر اساس شايعات، هندست ديگري با نام احتمالي Mi A3 پرو و تراشه كمي قدرتمندتر اسنپدراگون 730 ساخت كوالكام نيز احتمالا مدل Mi A3 را همراهي خواهد كرد. با اينحال گزارشات مستقل نشان ميدهند كه عرضه اسمارتفون Mi A3 پرو منتفي بوده و شيائومي در عوض بر روي نسخه ارزانتر Mi A3 موسوم به Mi A3 لايت كار ميكند. اما با توجه به اطلاعات بسيار محدود ما در مقطع كنوني، برنامههاي حقيقي كمپاني عمدتا در هالهاي از ابهام قرار دارند.
درحالي خودروسازان كمبود منابع را عامل عدمتأمين قطعات و تكميل خودروهاي ناقص اعلام كرده و توپ را در زمين بانك مركزي انداختهاند كه قائممقام بانك مركزي توضيحات شفافي براي اين مشكل مطرح و اعلام كرد: خودروييها پول اضافه ميخواهند.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري تسنيم، عدم تحويل خودروهاي صفر به خريداران از سوي خودروسازان مشكلي است كه از ماههاي گذشته گروه زيادي از مردم را درگير كرده است.
اين درحالي است كه تصاوير هوايي و زميني از انبارهاي خودروسازان نشان ميدهد كه انبارها مملو از خودرو است ولي علت عدم تحويل مشخص نيست! هرچند خودروسازان مدعي هستند بهدليل كمبود و بعضاً نبود قطعات، روند تكميل خودروها با كندي قابل توجهي انجام ميشود.
مردم اما با اين توضيحات خودروسازان قانع نشدهاند و هر چند وقت يكبار تلاش ميكنند با برگزاري تجمع مقابل وزارت صنعت، گلايه خود از خودروسازان را به گوش مسئولان مربوطه برسانند.
خودروسازان ريشه طولاني شدن فرايند تحويل خودروهاي پيشفروش به مردم را عدم تأمين قطعات از سوي قطعهسازان و اعمال تحريمهاي خارجي اعلام ميكنند. خودروهايي ميگويند كه پولي براي خريد قطعه از قطعهساز ندارند و قطعهسازان با گلايه شديد از خودروسازان ميگويند كه طلب بسيار زياد از خودروسازان باعث مشكل شده است.
خودروسازان اين بار توپ را در زمين بانك مركزي انداخته و ميگويند: طبق مصوبه آذر 97 بانك مركزي ميبايست نسبت به تأمين اعتبار خودروسازان اقدام ميكرد ولي فقط 4 هزار ميليارد تومان از اين اعتبار پرداخت شده و اعتبار ارزي به دست ما نرسيده است، و به همين دليل نميتوانيم هزينههاي تأمين قطعات را بپردازيم.
خودروييها همچنين تأكيد دارند كه بانك مركزي بايد 11 هزار ميليارد تومان در 2 بخش ريالي و ارزي شامل چهار هزار ميليارد تومان و 844 ميليون يورو، به خودروسازان پرداخت ميكرد اما بهدليل ايرادات فني سيستم بانكي با وجود ابلاغ مصوبه، هنوز 844 ميليون يورو پرداخت نشده است.
خبرنگار تسنيم در همين خصوص و بهمنظور دريافت پاسخ بانك مركزي نسبت به مسائل مطرحشده از سوي خودروسازان، گفتوگويي با اكبر كميجاني قائممقام بانك مركزي انجام داد كه در ادامه ميخوانيد؛
اكبر كميجاني در گفتوگو با خبرنگار اقتصادي خبرگزاري تسنيم، درباره ادعاي خودروسازان مبني بر عدم تأمين اعتبار از سوي بانك مركزي براي تكميل قطعات خودروهاي ناقص، اظهار داشت: سال گذشته بانك مركزي در راستاي تقاضاهاي مكرر هرساله خودروسازان گزارشي را آماده كرد و به شوراي پول و اعتبار ارائه داد.
وي افزود: بعد از كلي بحث در شوراي پول و اعتبار سرانجام به اين جمعبندي رسيديم كه فرصتهايي را به خودروسازان با رعايت مصوبات، آئيننامهها و مقررات بدهيم ضمن اينكه عوامل بازدارنده را برداشتيم و راه را باز كرديم.
قائممقام بانك مركزي با اشاره به مصوبه 10 مهر سال 1397 شوراي پول و اعتبار، گفت: در جلسه مهر سال قبل شوراي پول و اعتبار تقاضاي خودروسازان مبني بر جداسازي تسهيلات شركتهاي اصلي از گروههاي زيرمجموعه و ذينفع خودروسازي را تصويب كرد.
* امتيازات بانك مركزي به خودروسازان/ پرداخت تسهيلات بدون درنظرگرفتن چك برگشتي
كميجاني با يادآوري ابلاغ مصوبه مذكور در تاريخ 30 مهر سال 1397 به بانكها، تأكيد كرد: در اين مصوبه همچنين بنا شد كه خودروسازي ايران خودرو و سايپا از شرايط نداشتن چك برگشتي و بدهي غيرجاري شركتهاي گروه در زمان اخذ تسهيلات و ايجاد تعهدات براي شركتهاي اصلي مستثني شوند.
اين مقام مسئول در بانك مركزي ادامه داد: در همان زمان مصوب و ابلاغ شد كه 20 درصد سرمايه پايه هر بانك به شركتهاي خودروسازي تسهيلات پرداخت شود.
وي اضافه كرد: با وجود اين، اما در همان ايام مسائل و مشكلاتي براي خودروسازان پيش آمد كه منجر به كاهش توليد آنها و تصويب مصوبه 24 آذر 97 از سوي معاون اول رئيس جمهور شد. طبق آن مصوبه بانك مركزي براي رفع مشكل كمبود نقدينگي موظف به پرداخت تسهيلات ارزي 844 ميليون يورويي شد، ضمن آنكه بنا شد كه سقف تسهيلات ريالي به 2 خودروساز نيز افزايش يابد.
كميجاني با تأكيد به اينكه مشكل اصلي 2 خودروساز با قطعهسازان بود، تصريح كرد: بر همين اساس 23 بهمن 97 بانك مركزي مقداري شرايط را سهلتر از مصوبه قبلي كرد و ابلاغ شد براي مدت يك سال خودروسازان بتوانند از اين تسهيلات دريافت كنند.
* تسهيلات ريالي به خودروسازان پرداخت شد/ چرا خودروييها تسهيلات ارزي را نگرفتهاند؟
قائممقام بانك مركزي ضمن اشاره به پرداخت تسهيلات 40 هزار ميلياردريالي به خودروسازان ايران خودرو و سايپا، گفت: بنا شد 20 هزار ميلياردريال براي شركت اصلي سايپا و 20 هزار ميلياردريال براي شركت اصلي ايران خودرو پرداخت شود. اين تسهيلات بايد به نام خودروسازان و به حساب قطعهسازان مورد تأييد وزارت صنعت، معدن و تجارت پرداخت ميشد.
وي با توجه به فشار زياد سيستم بانكي در ماههاي پاياني سال، افزود: با وجود اين، اما پول خودروسازان را پرداخت كرديم، 39 هزار ميلياردريال از 40 هزار ميلياردريال به خودروسازان پرداخت شد كه از اين مبلغ 20 هزار ميليارد ريال به ايران خودرو و 19 هزار ميليارد ريال به سايپا پرداخت شد.
كميجاني ادامه داد: البته ما براي كمك به بانكهايي كه مشكل داشتند، اين آمادگي را هم ايجاد كرديم كه از منابع بانك مركزي استفاده كنند.
اين مقام مسئول در بانك مركزي اضافه كرد: خودروسازان تا زماني كه تسهيلات ريالي را دريافت ميكردند، درخواست دريافت تسهيلات ارزي و السي جديد براي ترخيص قطعاتي را كه از قبل وارد كرده بودند، نداشتند.
* نوسان ارزي؛ تمايل خودروسازان را به دريافت تسهيلات ارزي كم كرد
وي با بيان اينكه مشكل اصلي خودروسازان در دريافت تسهيلات ارزي، نوسان قيمت ارز در زمان تحويل و تسويه بوده است، تصريح كرد: خودروسازان تا پايان خرداد 98 فرصت داشتند تا از اين تسهيلات استفاده كنند ولي با وجود اين، به موضوع نوسان ارزي تأكيد داشتند.
كميجاني افزود: براي گشايش السي، نرخ ارز بهقيمت روز محاسبه ميشود و خودروسازان نگران هستند در زمان نوسان قيمتي و بالا رفتن قيمت ارز، در زمان پرداخت تعهدات رقم بيشتري را به بانكها پرداخت كنند بر همين اساس خواستار دريافت تسهيلات بهنرخ ريالي ثابت هستند ولي مقررات ارزي اين اجازه را به بانك مركزي نميدهد.
قائممقام بانك مركزي از پيشنهاد اين بانك به خودروسازان براي پرداخت تسهيلات ارزي در قالب يوان و روپيه خبر داد و خاطرنشان كرد: خودروسازان اما درباره مابهالتفاوت قيمت ارز در زمان گشايش السي و پرداخت تعهدات مشكل دارند، فرآيند دريافت السي و پرداخت تعهدات حداقل 3 ماه طول ميكشد.
* خودروسازان بهفكر منبع جديد باشند/ چرا خودروييها از معافيتها استفاده نكردند؟
وي با تأكيد بر اينكه دولت، وزارت صمت و خودروسازان بايد بهفكر محلي براي تأمين مابهالتفاوت تسهيلات ارزي باشند، ادامه داد: افزايش تسهيلات ريالي، رشد نقدينگي و آثار تورمي بههمراه دارد كه براي بانك مركزي مقدور نيست.
كميجاني تأكيد كرد: خودروسازان هرساله از برخي محدوديتهاي مقرراتي، مشروط به واگذاري داراييهاي مازاد و سهام بانك پارسيان (درخصوص شركت ايران خودرو) مستثني شدهاند ولي اقدام قابل توجهي در اين خصوص انجام ندادهاند.
اقتصاد نيوز: سخنگوي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز با بيان اينكه عمده كالاهاي اساسي خارج شده از كشور از طريق مسافران بوده، گفت: با تصميم دولت، مسافران خارجي ديگر نميتوانند كالاي اساسي را حتي در قالب كالاي همراه مسافر از كشور خارج كنند.
به گزارش اقتصاد نيوز به نقل از تسنيم؛ حميدرضا دهقانينيا در خصوص آمار قاچاق كالاهاي اساسي از كشور اظهار كرد: اين يك واقعيت است كه حجم قاچاق خروجي در كالاهاي اساسي به هيچ وجه آنقدر كه گفته ميشود نبوده ولي اين به معني عدم خروج كالاهاي اساسي در كشور طي يكسال گذشته نيست.
سخنگوي ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز افزود: عمده خروج كالاهاي اساسي از كشور توسط مسافران رخ داده ولي اين به معناي قاچاق نيست بلكه به صورت قانوني و كالاهاي همراه مسافر از كشور خارج شده است.
وي ادامه داد: به دنبال اين اتفاق، دولت تصميم گرفت در برخي استانهاي مرزي، محدوديتهايي را اجرا كند و بر اين اساس زائران و مسافران خارجي هم نميتوانند كالاهاي اساسي كشور كه مشمول ارز دولتي شده بودند، در قالب كالاي همراه مسافر و حتي به اندازه مصرف شخصي از كشور خارج كنند. دهقاني نيا با بيان اينكه آمار خروج كالاهاي اساسي مشمول ارز دولتي از كشور در بررسيهايي كه براي برآورد آمار قاچاق درحال انجام است، به زودي اعلام خواهد شد گفت: نكته حائز اهميت آن است كه متاسفانه برخيها به اشتباه، گراني و كمبودها در بازار را به موضوع قاچاق مرتبط مي دانند در حاليكه اين هميشه درست نيست؛ مثلا در موضوع گراني گوشت، خيليها مدعي شدند گراني گوشت به دليل قاچاق دام از كشور بود درحاليكه به هيچ وجه اين موضوع صحت نداشت و آمارهاي ما هرگز چنين چيزي را نشان نميداد.
شايد فكر كنيد مشكلي كه براي قلب به وجود ميآيد از نظر زمان، تصادفي است اما اينطور نيست. به گفتهي بعضي از بهترين متخصصين قلب، زمانهاي خاصي وجود دارند كه براي قلب، خطرناكتر از ساير زمانها هستند.به گزارش بهداشت نيوز: عضلات قلب ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت شبانهروز، بيوقفه، هنگامي كه خواب هستيد، وقتي تلويزيون ميبينيد، زمان ورزش، موقع غذا خوردن و ... فعاليت ميكند و شايد تا وقتي مشكلي براي آن پيش نيايد، كسي هم به يادش نيفتند! فرقي نميكند هرچند وقت يك بار به قلبتان فكر كنيد يا اصلاً يادش بيفتيد يا نه، به هر حال لحظاتي وجود دارند كه قلب شما بيشتر در معرض خطر قرار ميگيرد.
چه زمانهايي بايد توجه بيشتري به قلبتان داشته باشيد؟
روزهاي گرم و داغ تابستان
روزهاي گرم و داغ تابستان ميتوانند براي قلبتان خطرناك باشند. در دماي بالا، قلب بايد سختتر كار كند تا پوست را خنك نگه دارد. قلب شما در يك روز گرم، چهار برابر تندتر از يك روز سرد ميتپد و اين يعني اينكه فشارخونتان افت كرده و ضربان قلبتان بالا ميرود و هر دوي اين اتفاقها منجر به افزايش فشار بر عروق كرونري ميشوند. بنابراين فرد در معرض حمله قلبي قرار ميگيرد.
مسئلهي ديگري كه بايد مورد توجه قرار بگيرد گرمازدگي يا Heatstroke ميتواند موقتاً به قلب، كليهها، كبد، ريهها و مغز آسيب بزند و اگر بيماري قلبي داريد، اين خطر براي شما بيشتر ميشود.
وقتي دماي محيط بالا ميرود، قلب بايد سختتر كار كند تا خون را به سطح پوست برساند و عرق ترشح شود. عرق كمك ميكند بدن خنك شود اما اگر بدن نتواند به اندازه كافي خودش را خنك كند، فشار زيادي به قلب و ساير ارگانها وارد خواهد شد. افرادي كه بيماري قلبي دارند، بيشتر در معرض گرمازدگياند چون نميتوانند بدنشان را به خوبي خنك كنند.
روزهاي سرد و برفي زمستان
زمستان فصلي با زيباييهاي خاص خودش است، برف و باران ، برف بازي و البته، حملات قلبي! يكي از شايعترين دلايل خطرناك بودن فصل زمستان براي قلب، تركيب هواي سرد كه موجب انقباض رگهاي خوني ميشود با افزايش تحرك بدني است.
هواي سرد ميتواند احتمال حمله قلبي را افزايش بدهد زيرا رگها منقبض ميشوند و خون راحتتر لخته ميشود. افرادي كه معمولاً عادت به يكجانشيني دارند، اگر در يكي از روزهاي سرد زمستان به فعاليتي سنگين مانند پارو كردن برف بپردازند، اين افزايش ناگهاني تحرك فيزيكي ميتواند فشار زيادي به قلب وارد كرده و سبب حمله قلبي شود. اگر عادت به فعاليت نداريد، خودتان اين كار را نكنيد!
تعطيلات عيد
بيشتر شدن احتمال حمله قلبي در تعطيلات عيد ميتواند به دليل تغذيهي نادرست و افراطي و يا يكجانشيني و بيتحرك بودن باشد؛ اما علت مهم ديگري هم دارد: استرس تعطيلات! از طرفي روزهاي پاياني سال و روزهاي آغازين سال جديد، ممكن است هنوز سوز و سرماي زمستان وجود داشته باشد و علاوه بر اين، استرس هم ميتواند مزيد بر اين علت شود.
سالها طول ميكشد تا پلاك در عروق كرونري تشكيل شود و اين پروسه در صورتي كه ديابت داشته باشيد، كلسترولتان بالا باشد، فشارخونتان بالا باشد و يا سيگار بكشيد، سرعت ميگيرد. اما استرس بدني يا هيجاني ميتواند باعث شود قلب به تندي بزند و در نتيجه پلاك تشكيل شده در عروق، متلاشي شده و دوباره ببندد و بخشي از قلب را از خون محروم كند و اتفاقي به نام حمله قلبي روي بدهد.
تعطيلات عيد نيز معمولاً استرسهايي با خود دارد و مقدمات آماده شدن براي سال جديد، از نظافت خانه گرفته تا خريدن هديه و عيدي و برنامهريزي براي مهمانيها و سفر و ... همگي استرس برانگيزاند. بنابراين افرادي كه دچار بيماري عروق كرونري هستند بيشتر در معرض حمله قلبي طي اين روزها قرار دارند.
زمانهايي كه دچار يك بيماري عفوني ميشويد
بيماريهايي مانند سرماخوردگي، نه تنها احساس ناخوشي و كسالت به شما ميدهند بلكه ميتوانند بر قلبتان نيز اثر منفي بگذارند. طي ماههاي زمستان كه آنفلوانزا و ساير ويروسها شيوع پيدا ميكنند، آمار نارساييهاي قلبي نيز بالا ميرود.
مطالعهاي در سال ۲۰۱۸ نشان داد افراد طي يك هفته بعد از تشخيص آنفلوانزا، در مقايسه با يك سال قبل يا يك سال بعد از عفونت، شش برابر بيشتر در معرض حمله قلبي قرار ميگيرند. بدن طي عفونت، دچار التهاب ميشود و تحت فشار زيادي قرار ميگيرد. اين تغييرات ميتوانند منجر به افزايش ريسك تشكيل لخته خون در رگها شده و احتمال حمله قلبي را ايجاد كنند.
ساعتهاي اول صبح
نه تنها زمانهايي از سال هستند كه قلبتان بيشتر در معرض خطر است، بلكه زمانهايي از روز نيز هستند كه قلبتان را در معرض خطر قرار ميدهند. احتمال حمله قلبي در ساعات بين ۴ تا ۱۰ صبح بيشتر از زمانهاي ديگر روز است زيرا سطح كورتيزول و آدرنالين در اين زمانها بيشترند.
ضمناً مطالعهاي در سال ۲۰۱۱ دريافته كه حملات قلبي كه بين ۶ صبح تا ظهر روي ميدهند، مخربتر از ساير انواع حملات قلبياند. اين حملات قلبي ۲۰ درصد بيشتر از حملههاي قلبي كه در ساعات بعدي روز روي ميدهند، بافت قلب را نابود ميكنند.
چگونه از سلامت قلبتان بيشتر مراقبت كنيد؟
هرچند ريسك حمله قلبي در زمانهايي از سال و روز بيشتر ميشود اما راهكارهاي متنوع زيادي براي مراقبت بيشتر از سلامت قلب وجود دارند كه كمك ميكنند عضلهي قلبتان قوي بماند و خوب كار كند:
- تغذيهي سالمي به دور از چربيهاي ترانس و سديم داشته باشيد و بيشتر چربيهاي سالم، ميوهها و سبزيهاي تازه، غلات كامل و حبوبات مصرف كنيد.
- به طور مرتب ورزش كنيد. شما بايد حداقل ۱۵۰ دقيقه در هفته با شدت متوسط ورزش كنيد؛ اما اگر بالاي ۴۰ سال داريد حتماً برنامهي ورزشيتان را با پزشكتان چك كنيد.
همچنين از فعاليت شديد فيزيكي در گرماي شديد، به ويژه اگر بيماري قلبي شناخته شدهاي داريد، اجتناب كنيد؛ چرا كه در اين شرايط تلاش براي متناسب و سالم بودن فايدهاي نخواهد داشت و باعث آسيب بيشتر خواهد شد.
- هرسال واكسن آنفلوانزا بزنيد چون نه تنها با ويروس آنفلوانزا ميتوانيد بهتر مبارزه كنيد بلكه به نفع قلبتان نيز هست.
- فشارخون و كلسترول و قند خونتان را كنترل كنيد تا اگر براي تنظيم آنها نياز به دارو داريد پزشك برايتان تجويز كند يا اينكه با ايجاد اصلاحاتي در سبك زندگيتان اين فاكتورها را تحت كنترلتان بگيريد.
- در آب و هواي گرم تلاش كنيد تا بدنتان را هيدراته نگه داريد و از نوشيدنيهاي كافئيندار پرهيز كنيد؛ چرا كه اينها باعث ميشوند آب بيشتري از بدنتان هدر رود. همچنين ميوه و سبزيجات بيشتري مصرف كنيد؛ زيرا اينها هم داراي آب و هم مواد مغذي زيادي هستند كه ميتوانند آب و املاح از دست رفته در تعريق را جبران كنند.
- و در نهايت اينكه استرستان را كنترل كنيد. استراتژيهاي رايج عبارتاند از تنفس عميق، مديتيشن، صحبت با يك مشاور مجرب و غيره. در اين مورد بهتر است عامل ايجادكنندهي استرس را پيدا كنيد و راههايي كه ميتوان آنها را حل كرد و يا به تخفيف آن كمك كرد را امتحان كنيد.
به گزارش بهداشت نيوز: سلولهاي بدن در حالت عادي با رسيدن به پايان عمر خود از بين ميروند و با سلولهاي جديد جايگزين ميشوند؛ اما در مورد سرطان و تومورهاي ديگر، اين چرخه معيوب ميشود و گروهي از سلولها همچنان با رسيدن به پايان عمر خود به رشد ادامه ميدهند و از بين نميروند. تجمع اين سلولها روي يكديگر باعث به وجود آمدن توده يا تومور ميشود، تومورها با اضافه شدن سلولهاي جديد و بهمرورزمان بزرگتر ميشوند و علائمي ايجاد ميكنند. تومورهاي مغزي انواع مختلفي دارند و بعضي از آنها خوشخيم و بعضي ديگر سرطاني و بدخيم هستند. سرعت رشد آنها نيز متفاوت است، تومورهاي مغزي بر اساس محل قرارگيري و سرعت رشدشان ميتوانند علائم مختلفي ايجاد كنند. در ادامه دكتر ناصر زنگيآبادي متخصص مغز و اعصاب و عضو هيات علمي مركز تحقيقات علوم اعصاب شما را با انواع اين تومورها، علائم، عوامل و راههاي تشخيص و درمان آنها بيشتر آشنا ميكند.
لطفاً در مورد انواع تومورهاي مغزي توضيح دهيد
تومورهاي مغزي را ميتوان به دو نوع كلي تقسيم كرد: تومورهاي اوليه و تومورهاي ثانويه. تومورهاي اوليه سهچهارم از تومورهاي مغزي و تومورهاي ثانويه يكچهارم از تومورهاي مغزي را شامل ميشوند. منشأ ابتدايي تومورهاي اوليه در بافت مغز است. درحاليكه منشأ تومورهاي ثانويه خارج از مغز است. به عبارت ديگر، سلولهاي سرطاني در اين تومورها از طريق جريان خون از ساير ارگانها به بافت مغز منتقل ميشوند و آن را درگير ميكنند. بيشترين تومورهاي ثانويه مغزي از سرطانهاي ريه، پستان، كليهها، ملانوم بدخيم پوستي و سرطان روده بزرگ ريشه ميگيرند. از آنجايي كه اين تومورها از راه جريان خون به مغز منتقل ميشوند، علاوه بر مغز لايههايي پوشاننده مغز را نيز به دليل جريان خون بالا درگير ميكنند و باعث تقليد علائم مننژيت در بيمار شوند.
ميزان شيوع تومورهاي مغزي چقدر است؟
بر اساس مطالعات در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعيت بين ۵ تا ۸ نفر به تومورهاي مغزي مبتلا ميشوند. در كل، سرطانها بهعنوان دومين علت مرگ در جامعه بشري شناخته شدهاند.
چه عواملي در ايجاد تومورهاي مغزي دخيل هستند؟
چند علت در بروز تومورهاي مغزي مطرح هستند كه استعداد ژنتيكي در صدر آنها قرار دارد. وراثت نيز در ايجاد اين بيماري بهخصوص تومورهاي مثل «توبروزاسكلروزيس» نقش دارد، عفونتهاي ويروسي از ديگر علل اين بيماري هستند كه البته نقش آنها براي بعضي تومورها مثل لنفوم هاي مغزي ثابت شده تر است. عوامل مربوط به محيط زندگي مثل اثر مواد شيميايي، مواد سمي، اشعه و امواج موجود در بروز تومور مغزي تأثيرگذار هستند.
آيا تومورهاي مغزي در كودكان و بزرگسالان متفاوتاند؟
حدود ۸۰ درصد از تومورهاي مغزي مربوط به بالغين هستند و ۲۰ درصد از اين تومورها در كودكان ديده ميشوند. متأسفانه اغلب تومورهاي مغزي در كودكان بدخيمتر از تومورهاي مغزي در بزرگسالان هستند. از طرفي تومورهاي مغزي در بزرگسالان بيشتر در لوب پيشاني لوب گيجگاهي مغز ديده ميشوند؛ اما در كودكان بيشتر در ناحيه ساقه مغز يا مخچه به وجود ميآيند.
تومورهاي خوشخيم و بدخيم چه تفاوتهايي با يكديگر دارند؟
تومورهاي مغزي را ميتوان از ديدگاه بافتشناسي به دو نوع خوشخيم و بدخيم نيز تقسيم كرد. براي اين تقسيمبندي نياز به تائيد توسط نمونهبرداري تومور يا بيوپسي وجود دارد. هر چند در بسياري از موارد ميتوان بر اساس تأثيرگذاري، علائم و منش تومور نيز به خوشخيم يا بدخيم بودن آن پي برد. بدخيمترين تومور مغزي «گليوبلاستوم» نام دارد كه مردان را ۲ برابر بيشتر از زنان مبتلا ميكند. اين تومور بيشتر در دهه ۵ يا ۶ زندگي بروز ميكند. البته بايد توجه داشت اگر يك تومور خوشخيم در نواحي بدي از مغز ازجمله ساقه يا عمق مغز رشد كند، به دليل فضاي محدود و اجزاي مهم مغزي كه در اين نواحي وجود دارد و به دليل اثر فشاري تومور ميتواند بهمراتب عواقب بدتري از يك تومور بدخيم داشته باشد. به عبارت سادهتر، در اين وضعيت با اينكه تومور خوشخيم است، تأثير آن بهنوعي پيشآگهي بدي براي بيمار رقم ميزند.
تومورهاي مغزي با چه علائمي همراه هستند؟
علائم باليني تومورهاي مغزي را ميتوان در ۵ گروه تقسيم كرد:
گروه اول، علائمي هستند كه در اثر بالا رفتن فشار داخل جمجمهايجاد ميشوند. فضاي جمجمه، محدود است بنابراين اضافه شدن تومور به اين ناحيه ميتواند فشار آن را بالا برد وقتي اجزاي مختلف مغز تحت فشار قرار ميگيرند، علائم مختلفي ايجاد ميكنند ازجمله سردرد، سرگيجه، تهوع و استفراغ يا تاري ديد.
دومين گروه از علائم تومورهاي مغزي، تشنجهاي مكرر است كه ميتواند به شكل حمله تشنجي بزرگ يا همان غش و بيهوشي در فرد بروز كند يا به شكل تشنجهاي كوچك و موضعي باشد.
سومين گروه از علائم باليني تومورهاي مغزي تغيير در سطح هوشياري بيمار است. اين تغييرات ميتوانند از يك اختلال هوشياري ساده به شكل خوابآلودگي مفرط تا كما و تغيير وضعيت بسيار شديد در سطح هوشياري باشند.
چهارمين گروه از علائم باليني مربوط به تغييرات رفتاري با اختلالات رواني است. اين اختلالات ميتوانند خود را بهصورت اختلال شخصيت يا تغيير شخصيت بروز دهند و توجه ديگران را به خود جلب كنند. اين علائم بيشتر در تومورهاي لوب پيشاني و بعد از آن لوب گيجگاه ديده ميشوند.
پنجمين گروه از علائم باليني، اصطلاحاً «علائم موضعي» نام دارند. تومورها بر اساس محل وقوع خود در مغز يا نخاع ميتوانند باعث بروز علائم متفاوت حسي و حركتي با علائم خاص در بيمار شوند. براي مثال بيمار ممكن است دچار ضعف در يك دست يا يك پا شود يا اختلال بويايي يكطرفه احساس كند يا دچار كاهش بينايي يا شنوايي يكطرفه يا فلج يكطرفه صورت شود. تمامي اين موارد ميتوانند از علائم موضعي در تومورهاي خوشخيم و بدخيم باشند. با اين حال علائم موضعي عمدتاً به دنبال اثر فشاري تومورهاي خوشخيم ايجاد ميشوند.
براي مثال تومور خوشخيم مننژيوم با توجه به محل قرارگيري خود در مغز ميتواند بر عصب اپتيك از سمت راست بيمار فشار وارد كند و باعث بروز تاري ديد و كاهش بينايي در چشم راست شود. تومور خوشخيم هيپوفيز با توجه به قرارگيري در مجاورت تقاطع عصب بينايي ميتواند بر هر دو عصب بينايي فشار وارد كند و باعث محدوديت ميدان بينايي شود. اين تومور همچنين ميتواند با افزايش ترشح هورموني خاص خود را نشان دهد.
تومور مغزي را چگونه ميتوان تشخيص داد؟
اولين و مهمترين راه تشخيص تومورهاي مغزي مراجعه به متخصص مغز و اعصاب و معاينه سيستم عصبي است. در اين معاينات، مشاهده ته چشم توسط ابزاري به نام «افتالموسكوپ» در تشخيص بالا رفتن فشار داخل جمجمه بسيار مهم است.
از ديگر روشهاي تشخيصي تومورهاي مغز ميتوان به ابزار پاراكلينيك مثل نوار مغز، عكسبرداري معمولي جمجمه، سيتياسكن، ام آر آي مغز و حتي در موارد خاص، آنژيوگرافي مغز اشاره كرد.
لطفاً در مورد درمان تومورهاي مغزي توضيح دهيد
درمان تومورهاي مغزي مشابه درمان تومورهاي نواحي ديگر بدن است. اين درمان را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد؛ درمان جراحي و غير جراحي.
جراحي تومور مغزي را ميتوان به شيوه كلاسيك يا روشهاي نوين درماني با استفاده از گامانايف انجام داد. روشهاي غير جراحي نيز شامل راديوتراپي و شيميدرماني ميشوند.
بيمار ممكن است كنار اين درمانها بر اساس علائمي كه دارد به درمان با داروهاي خاص نيز نياز پيدا كند. براي مثال در مورد تشنج ممكن است به داروي ضد تشنج نياز باشد. تمامي اين موارد توسط پزشك مغز و اعصاب در نظر گرفته ميشود.
سخن پاياني؟
علائم باليني تومورهاي مغزي بسيار گسترده هستند. با توجه زودهنگام به اين علائم و مراجعه بهموقع به متخصص مغز و اعصاب ميتوان از پيشرفت تومور و درگيري بيشتر مغز جلوگيري كرد. تشخيص زودرس به درمان بهتر و سريعتر تومور بسيار كمك ميكند. براي پيشگيري از تومورهاي مغزي نيز مجدد بر دوري از عوامل محيطي مثل مواد شيميايي و سمي، اشعه و امواج تأكيد ميشود.
به گزارش بهداشت نيوز كاربرد نانوذرات طلا طي بيست سال گذشته رو به افزايش بوده است با اين حال هنوز تاثير اين نانوذرات روي سيستم ايمني بدن بهصورت كامل مشخص نيست.
بدن انسان طلا را به خوبي تحمل ميكند و اين فلز به راحتي قابل دستكاري است. طلا بهصورت نانوذرات، پتانسيلهاي زيادي براي هدفگيري سلولها دارد و ميتوان از آن براي رهايش دارو استفاده كرد.
تحقيقات پيشين نشان داده بود كه نانوذرات طلا ميتواند با سلولهاي بزرگ سيستم ايمني بدن نظير ماكروفاژها همكاري ايمني داشته باشد و كاملا زيستسازگار عمل كند.
براي اولين بار دانشمندان به بررسي چگونگي برهمكنش ميان نانوذرات و لمفوسيت B يا سلولهاي سفيد خون پرداختند كه ابعاد كوچكتري داشته و مديريت آنها دشوارتر است.
نتايج اين پروژه كه با همكاري محققاني از بريتانيا و سوئيس انجام شد در نشريه ACS Nano به چاپ رسيده است.
سلولهاي لمفوسيت B مسئول توليد آنتيبادي در سيستم ايمني بدن هستند. نانوذرات ميتوانند بهعنوان يك حامل براي انتقال واكسن يا دارو استفاده شوند تا محتويات دارويي خود را به شكل موثري در سلولهاي هدف رهاسازي كنند.
اين گروه تحقيقاتي به بررسي برهمكنش ميان شكلهاي مختلف نانوذرات با سلولهاي لمفوسيت B انساني در محيط آزمايشگاهي پرداختند.
اين گروه به انجام آزمايشهايي پرداختند كه در آن سلولهاي لمفوسيت B در معرض نانوذرات طلا به شكل كره و ميله قرار دارد. در يك بخش از آزمايشها نانوذرات داراي پوشش و در بخش ديگر فاقد پوشش هستند.
پژوهشگران با مشاهده نشانگرهاي فعال روي سطح سلولهاي لمفوسيت B ميتوانند درباره تاثير نانوذرات روي فعال كردن يا خاموش كردن پاسخ سيستم ايمني بدن قضاوت كنند.
نتايج نشان داد كه هيچ كدام از نانوذرات كه اين گروه مورداستفاده قرار دادند اثرات جانبي ايجاد نكرد، با اين حال توانايي آنها براي توليد پاسخ در سيستم ايمني بدن كاملا متفاوت است.
نانوذرات كروي فاقد پوشش مناسب نبودند چرا كه تمايل به چسبيدن به هم دارند. بهترين نانوذرات، نانوذرات طلاي كروي داراي پوشش پليمري هستند چرا كه هم پايدار بوده و هم با عملكرد سلولهاي لمفوسيت B تداخل ندارند. نانوميلههاي طلا نيز براي اين كار مناسب نبودند چرا كه موجب كاهش پاسخ سيستم ايمني بدن ميشوند كه دليل اين امر ممكن است به سنگين بودن اين ذرات و تداخل با فرآيندهاي غشاء سلول مرتبط باشد.
تعداد صفحات : 11